ویدئو | منصور ضابطیان در «آپارات» میزبان ستارگان دوران مدرن می‌شود ویدئو | بخش هایی از گفتگوی جنجالی محمدحسین مهدویان با هوشنگ گلمکانی حادثه در تنکابن | یادی از مرحوم منوچهر حامدی خراسانی، بازیگر سینما و تلویزیون تمدید مهلت ارسال اثر به نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به نام مادر | مروری بر مشهورترین مادر‌های سینمای پس از انقلاب اسلامی بومیان جزیره سی پی یو آموزش داستان نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش اول) همه چیز درباره فیلم گلادیاتور ۲ + بازیگران و خلاصه داستان نقش‌آفرینی کیانو ریوز و جیم کری در یک فیلم کارگردان فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ردپا: پیام انسانی، رمز موفقیت در جشنواره‌های جهانی است اسکار سینمای اسپانیا نامزدهای خود را معرفی کرد برج میلاد، کاخ چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (٢ دی ١۴٠٣) استوری رضا کیانیان در واکنش به بستری‌شدن محمدعلی موحد و آلودگی هوا + عکس صوت | دانلود آهنگ جدید بهرام پاییز با نام مادر + متن صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳
سرخط خبرها

در دنیای تو صلح چه رنگ است؟ | نگاهی به سه قصه از مجموعه «قصه های صلح»

  • کد خبر: ۲۹۹۰۶۴
  • ۱۹ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۳
در دنیای تو صلح چه رنگ است؟ | نگاهی به سه قصه از مجموعه «قصه های صلح»
وقتی از صلح سخن می‌گوییم، سخن از آرامش همه عناصر زمین است. در نبودن صلح است که آتش به جان جنگل‌ها می‌افتد و همین جاست که ابر‌ها و باران‌ها نشان صلح را با خود به ارمغان می‌آورند.

به گزارش شهرآرانیوز؛ «صلح» کلمه‌ای است به گستردگی حضور انسان، مفهومی آمیخته با زیست انسان در کنش‌های درونی تا رویارویی با هرآن چیزی که باعث بالندگی و پویایی بیشتر بر روی زمین می‌شود. از همین زاویه است که هر گامی برای بهترزیستن در وضعیت فردی و اجتماعی قدمی است برای صلح. تقسیم بندی‌هایی مثل صلح درونی و صلح بیرونی، و صلح اجتماعی و صلح جهانی توجه به بخشی از کارکرد‌های کلمه «صلح» است. درنهایت، صلح از قلب هر انسان برمی آید تا جهان را رنگی بهتر بزند.

با بیان این نکات، به معرفی سه قصه از مجموعه «قصه‌های صلح» می‌پردازیم که به همت نشر «پیدایش» چاپ و منتشر شده اند، به ترتیب «چه شد که خندیدند؟»، «آرامشْ دنیا را نقاشی کرد» و «فیل‌های سفید غزل». در یک نگاه کلی به این سه قصه، می‌توان گفت که برای تحقق صلح به راویانی احتیاج است، راویانی که هریک قصه و نقش و رنگ خودشان را از کلمه «صلح» بیان کنند، مانند امید و نقاشی هایش، آرامش و هدیه‌های بی نظیرش، و غزل و قصه هایش از ابر‌ها و باران ها. درنهایت، تو بیا و سرود کن که در دنیای تو صلح چه رنگ است!

نقاشی‌هایی با بوی نان گرم

قصه «چه شد که خندیدند؟» تقابل نقاشی‌هایی است که هر یک ویژگی‌های خاص خودشان را دارند: نقاشی‌هایی که در آن‌ها تفنگ باشد و تانک صدا‌هایی ازشان شنیده می‌شود، و نقاشی‌هایی که در آن‌ها سبزه، گل و کوه باشد صدای خنده در خود دارند و بوی نان گرم می‌دهند. امیدِ قصه «چه شد که خندیدند؟» با نقاشی‌های خودش دنیایش را نقاشی می‌کند.

در این قصه، به خوبی نشان داده می‌شود که این انسان‌ها هستند که دشت‌ها را از دود تانک‌ها سیاه می‌کنند و البته آدم‌هایی هم هستند که زمین را سرشار از سبزی درخت‌ها و رنگ‌ها می‌خواهند، صدای نی چوپانی را نقاشی می‌کنند که با تانک‌ها آشنا نیست، باغ بزرگی را که پسری به گل‌های آن آب می‌دهد، و دختری را که میوه می‌چیند.
تصویرگری‌های سعیده زرندی در «چه شد که خندیدند؟» بخش تکمیلی قصه زیبای ناصر یوسفی است و فضای دوست داشتنی آن را به خوبی نمایان می‌کند.

جادوی کوله پشتی آرامش

وقتی زمین با ابر‌های سیاه دودآلود خود جای نگران کننده‌ای می‌شود، کیست آن کسی که بتواند هدیه‌ای به زمین ببخشد تا جای بهتری برای زیستن باشد؟ جز کودکان که فراتر از دنیای ساخته و پرداخته آدم بزرگ‌ها ایستاده اند، دیگر چه کسی می‌تواند آرامش را به زمین هدیه بدهد؟ قصه «آرامشْ دنیا را نقاشی کرد» قصه بازگشت به دنیای صلح کودکی است، آنجاکه آرامش، دخترکوچولوی قصه، با کوله پشتی جادویی اش پیشنهاد بهتری برای زندگی آدم بزرگ‌ها دارد.

در این قصه، به خوبی نشان داده می‌شود که آدم بزرگ‌هایی که امروز با تفنگ هاشان زمین را جای ناامنی برای زندگی کرده اند، اگر به کودکی خود نگاهی بیندازند، می‌فهمند، بیش از آنکه به تفنگ احتیاج داشته باشند، به جادوی کوله پشتی آرامش نیاز دارند. اگر بادبادکی در دست سربازی باشد، بهتر از تفنگ نیست؟!

 آرامش می‌گوید بادبادک ها، عروسک خرسی ها، قاب عکسی که در آن همه می‌خندند و توپ‌های فوتبال  دنیای آرام تری را نقش می‌زنند. سرباز امروز هم روزی کودک بوده است. این قصه عمیق دعوتی است به گونه‌ای دیگر دیدن و نقش کردن دنیا، دعوتی به دیدن کودکی.

تصویرسازی‌های رؤیایی سپیده براتیان، که از هنر کولاژ بهره برده است، خود همان پیشنهاد زیباتردیدن دنیاست، تصویرسازی‌هایی که به متن فریبا کلهر جان ویژه‌ای بخشیده است.

آرزوی صلح برای جنگل‌ها

وقتی از صلح سخن می‌گوییم، سخن از آرامش همه عناصر زمین است. در نبودن صلح است که آتش به جان جنگل‌ها می‌افتد و همین جاست که ابر‌ها و باران‌ها نشان صلح را با خود به ارمغان می‌آورند.

قصه «فیل‌های سفید غزل» روایت آرزوی صلح برای جنگل هاست. غزل، که دوست ابرهاست، قصه ابر‌ها و باران‌ها را به مادرش می‌گوید. مادر غزل با چشم‌های دخترکوچولوی خودش جهان را می‌بیند. غزلْ چشم‌های مادرش برای دیدن ابر‌ها و باران هاست. از سوی دیگر، قصه «فیل‌های سفید غزل» یادمان می‌آورد که آرزوی بارانْ آرزوی صلح برای زمین است.
تصویرسازی‌های عاطفه ملکی جو از ابر‌ها و باران‌ها لطافت ویژه‌ای به قصه «ابر‌های سفید غزل»، نوشته نقی سلیمانی، بخشیده است.

نوشته حمزه خوشبخت (عضو شورای کتاب کودک)

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->